کتاب خریدار خوب تولید محصول

انتخاب جایگاه لیگ طراحی لیبلینگ

هدف از محصول، کالا بسته بندی شده یا خدمتی که قابل ارائه است.

تولید هر محصولی نیاز به عوامل ذیل کنار هم دارد:

1. تجهیزات

2. سرمایه

3. دانش

4. نیروی انسانی

5. خلاقیت

6. پشتکار

چرخه تولید محصول و ارائه به بازار از زمان اولین تولید تا زمان پایداری تولید حداقل سه سال زمان می برد البته عواملی مثل تبلیغات، نوع محصول و اتش بازار م ‌تواند در کاهش یا افزایش زمان پایداری تاثیر‌گذار باشد. پس اگر قصد ورود به بازار را دارید حتما تمامی مباحث این فصل را کامل به خاطر بسپارید که در روند پیشرفت بسیار حیاتی هستند.

تجهیزات

تجهیزات و لوازم یکی از عوامل مهم در تولیدات است، تجهیزات مناسب باعث م ‌شود که تعداد پرسنل کمتر و متغیر‌های بی ثبات‌کننده کمتری در روند تولید داشته باشید که باعث می شود محصول با کیفیت تری به بازار ارائه شود.

مثال: در یک کارخانه محصولات آرایشی یک خط تولید اتومات و مکانیزه وجود داشت و یک خط تولید آنالوگ یا کاربردار پس از گذشت 3 سال با توجه به افزایش درخواست بازار مدیران کارخانه درخواست اضافه شدن دو خط اتومات دیگر دادند مدیر عامل با مدیر مالی خود مشورت کرد که مزایا و فواید خط تولید اتومات و آنالوگ را از لحاظ صرفه اقتصادی بررسی نماید و نتایج را برای انجام مذاکرات خرید اعلام نماید. مدیر مالی پس از بررسی قیمت اولیه خرید، هزینه نگهداری و دور ‌های نگهداری و تعمیرات و نیروی متخصص گزارش را آماده و به مدیر عامل تحویل داد به این شرح که جناب مدیر عامل با توجه به پارامتر‌های ذیل پیشنهاد این واحد خرید سه دستگاه آنالوگ می ‌باشد.

	آنالوگ	اتومات
هزینه خرید دستگاه	$3000	$7000
هزینه تعمیر و نگهداری	$500	$1000
هزینه نیروی انسانی	$3000	$1000

هزینه تعداد تولید در زمان مشابه یک روز کاری آنالوگ آنالوگ $ 5000 عدد اتومات5500 عدد و مدیر عامل پیشنهاد مدیر مالی را پذیرفت و 2خط تولید آنالوگ تهیه کرد مدیران تولید توجیه مدیرعامل را نپذیرفتند و باز درخواست بازنگری دادند که با مخالفت مدیرعامل روبرو و ناچار به اطاعت شدند.

پس از نصب شدن خطوط همه چیز بسیار خوب بود که اینکه 6 ماه بعد محصولات خروجی دستگاه میکروبی و غیر قابل استفاده شدند. مدیر عامل، آزمایشگاه را مقصر می ‌دانست آزمایشگاه مدیر تولید، مدیر تولید مدیر کنترل کیفیت و مدیر کنترل کیفیت، انبارداران و انبارداران ناظر خطوط را مقصر می دانستند گروهی تشکیل شد تا بررسی کنند علت های بوجود آمده که باعث فساد شده است دلیلش چیست در اصطلاح عدم انطباق ها را پیدا کنند. ابتدا مجاری ورودی چک شد همه چیز درست بود سپس مجاری انتقال به انبار‌ها نتیجه منفی شد بعد مجاری انبارداری و انتقال به خطوط ساخت یا سالن انتظار در جریان ساخت مشکلی نبود در زمان تولید هم هیچ مشکلی نبود. در زمان انبار داری هم هیچ گونه عدم تطابقی با پروتکل ها نبود متاسفانه در آن زمان تمام کالا‌ها در حال مرجوع شدن بودند و انبار کارخانه پر از محصولات مرجوعی و میکروبی بود به عنوان کارشناس من را استخدام کردند تا بتوانم مشکل را پیدا کنم درخواست کردم که مراحل از آنجایی که مواد اولیه وارد کارخانه می شود را برای من شبیه سازی کنند در شرایط روتین مشکلی دیده نمی شد. درخواست کردم محصول دوباره تولید شود و بسته بندی کنند.

در آن زمان تنها مواردی که تحت کنترل دائم نبود (کنترل لحظه ای) کیفیت آب، کیفیت هوا داخل سالن و و سلامت نیروی انسانی بود. در دستگاه اتومات یک اپراتور فرمول را وارد می کرد مواد به مقدار لازم وارد میکسر می شدند مواد آماده می شد داخل خط بسته بندی انتقال داده می شد تیوپ ها روی دستگاه بصورت اتومات قرار می گرفت پر می شد پرس می شد و بعد وارد مرحله بسته بندی نهایی کارتن مادر می شد.

در دستگاه آنالوگ یک نفر مواد را وزن می کرد به داخل میکسر انتقال میداد بعد از طریق لوله ها به دستگاه پرکن انتقال داده می شد اپراتور تیوپ ها را جاسازی می‌کرد پر می شد پرس می شد اپراتور چک می‌کرد که پرس سالم است بعد ارسال می شد برای بسته بندی مادر.

فکری به ذهنم رسید از مدیر کنترل کیفیت درخواست کردم که شماره پیگیری ها یا بچ نامبر‌های رو محصولات را بررسی کنند تا ببینمیم کدام تولید آلوده شده است در نهایت شگفتی هر سه خط آنالوگ محصولات میکروبی تولید می کردند و تنها دستگاه اتومات بود که محصول میکروبی نداشت.

تمامی فرآیند‌ها یکسان بود به چه دلیل دستگاه آنالوگ محصولاتشان میکروبی می شد؟ و اما جواب : دمای تنظیمی پرس تیوپ بیشتر از زمان مکس انتخاب شده بود در این اتفاق باعث می شد مواد تشکیل دهنده تیوپ در زمان پرس ذوب شده و در داخل کرم ها مواد مذاب بریزد که در طول زمان باعث فساد می شد. ولی در دستگاه اتومات طبق برنامه ریزی هر چه درجه حرارت ها بالاتر می رفت مدت زمان پرس کمتر می شد. این یک مثال استفاده از دستگاه هایی که متغیر‌های کمتری را بوجود می آوردند بود مثال دیگری در کارخانه ذوب فلزات است که قیف پاتیل مواد مذاب بر اثر اشتباه اپراتور زودتر باز شد و باعث فوت 11 کارگر و ضرر مالی ده میلیاردی به یک کارخانه ذوب در ایران گشت.

سرمایه

با توجه به گروه اشخاص و محصولی که انتخاب و تولید می کنید به همراه انتظار فروشی که دارید هم زمان با دوره بازپرداخت خرید مواد اولیه و دوره برگشت پول حاصل از فروش و هزینه های جانبی باید از سرمایه لازم برخوردار باشید.

سرمایه را می توان به چند روش بدست آورد.

1. دارایی شخصی

2. شریک تجاری

3. سرمایه گذاری سرمایه گذاران

4. تسهیلات

بجز ردیف 4 تقریبا موارد شخصی است ولی در ردیف 4 تسهیلات در ایران برای تولید‌کننده 3 نوع است.

الف – تسهیلات خرید تجهیزات

ب – تسهیلات سرمایه در گردش بدو تاسیس

ج – تسهیلات سرمایه در گردش معمولی

د- تسهیلات طرح توسعه

مناسب است که ابتدا از سرمایه کافی برخوردار باشید تا بتوانید تا 36 ماه دوام بیاورید مثال های زیادی از ورشکستگی کارخانجات در پنج سال اول عمر خود دارم که باعث عدم داشتن سرمایه در گردش کافی بوجود آمده است.

دانش فنی

دانش در تولید تنها تخصص تولید محصول با کیفیت نیست دانش فنی سهیم در تولید، ارائه و مشتری مداری است. دانش فنی و بِروز نیاز تمام بخش های یک شرکت است اگر دانش فنی کامل ندارید حتما برای تکمیل شدن آن تلاش کنید یک مدیر خوب ابتدا باید یک تولید‌کننده خوب بعد یک فروشنده خوب بعد یک روانشناس خوب و بعد یک تحلیلگر خوب باشد منظور از مدیر کل سیستم های مدیریتی است و باز متاسفانه در بعضی کشور‌ها علم مدیریت MBA و DBA تنها برای اعطای مدیریت به یک شخص کافی است جامعه آینده افراد متخصص و را بیشتر از هر شخص دیگر نیاز دارد.

تخصص= دانش + تجربه + ابزار

نیروی انسانی یا سرمایه انسانی

نیروی انسانی یا سرمایه انسانی نیروی محرک و احساس یک سیستم است اگر به این باور برسید هر کالای تولیدی دارای یک احساس و یک فیزیک است متوجه خواهید شد احساس یا روح را تنها نیروی انسانی می تواند به کالا یا خدمات انتقال دهد و هر چقدر نیروی متخصص تر و ماهرتر بخدمت گرفته باشید این اطمینان را دارم که کالای با احساس تر و خوش فروش تر خواهید داشت آیا تخصص و مهارت تنها کافیست؟ جواب من منفی است تخصص، مهارت، لذت و عشق به کار برای یک احساس خوب نیاز است.

در انتخاب نیروی انسانی دقت نمایید بسیار دقت نمایید از سر ترحم، خویشاوندی و رابطه نیرو جذب نکنید شرط اول تعهد شرط دوم تخصص و مهارت و شرط سوم احتیاج به این شغل است.

"یک مرد جنگی به از صد سوار"

نیروی انسانی مانند چاقو دو لبه است می تواند به شما کمک و می تواند به شما آسیب برساند. نیروی انسانی وابسته به حقوق است اگر استخدام کردید و بعد از یک ماه حقوق ندادید چون کار نکرده است از لحاظ قانونی شما موظف به ساعاتی که در محل کارش حضور داشته است را حقوق پرداخت کنید شما در آمد نداشته باشید مجبور به پرداخت حقوق هستید چون زمانش را در محل کار شما سپری کرده است. هزینه حقوق + بیمه + سربار+ رفت و آمد + انرژی مصرف شده + زمان محاسبات دستمزد ایشان برای تیم مالی، همه هزینه هایی است که حاصل یک انتخاب نادرست است پس در انتخاب نیروی انسانی دقت نمایید.

خلاقیت

اگر خلاقیت از انسان ها گرفته شود دیگر هیچ جای پیشرفتی نمی ماند هیچ نیازی بوجود نمی آید و هیچ دانشی اختراع نمی شود در فسلفه مینیمالیست MINIMALIST رازی نهفته است. آن ها معتقد هستند بیش از 80 درصد لوازمی که در زندگی تهیه می کنیم بی مصرف است و شاید هیچ زمان کاربرد نداشته باشد. راست می گویند انسان های اولیه یک لباس برای پوشش سه وعده غذا برای زندگی و زنده ماندن، یک غار برای خوابیدن و سرپناه نیاز داشتند تا زندگی کنند توجه کرده اید نیاز‌های اصلی ما هم فقط همین هاست؟ پس چرا این همه تکنولوژی و پیشرفت بوجود آمده؟ حاصل تفکر و خلاقیت و احساس نیاز ما به موارد دیگر نیاز پیدا خواهیم کرد، پس با توجه به نظریه مدرنیزاسیون و مدرنیته انسان ها شوق به آرامش، بهتر شدن، زیباتر شدن و‌ آسایش همیشه دنبال می کنند و خواهان استفاده از ابزاری هستند تا نیاز‌هایشان برآورده نماید.

ذائقه انسان ها تغییر کرده است و خلاقیت هدفمند هر روز محصولاتی را به بازار عرضه می کند. که با خود می گوییم این آخرینش است و دو ساعت دیگر باز یک محصول بهتر رونمایی می شود.

در گفته های خودم از کلمه خلاقیت هدفمند صحبت کردم.

خلاقیت هدفمند به خلاقیتی گفته می شود که در راستای اهداف مجموعه همگام با ارزش های شرکت و در جهت رضایت مشتری ایجاد گردد. بار‌ها در شرکت خودم این اتفاق افتاده است که افرادی بظاهر خلاق را به عنوان مشاور به خدمت گرفته ام ولی خلاقیت آن ها در جهت مخالف مسیر رشد شرکت بوده است.

در حالیکه آن ها انسان های خلاقی بودند شکی نبود ولی چون مسیر پیشرفت و رشد مجموعه من را نمی دانستند پیشنهادات و مطالبی خلق می کردند که اصلا به درد مجموعه من نمی خورد شاید ما بار‌ها این موارد را بررسی کرده بودیم پس برای ایجاد خلاقیت هدفمند در سازمان به دو چیز نیاز اساسی دارید.

داشتن یک پرونده عملکردی در اصطلاح عدم انطباق و انطباق ها

اجرای سیستم 5S یا کایژن در مجموعه

با داشتن این دو جزء و بررسی پرونده عملکردی و عدم انطباق ها و روش رفع آن ها به خلاقیت هدفمند نزدیک می شود.

نکته : برای اجرای خلاقیت هدفمند به یک تیم نیاز است.

ایده پرداز

تصویر‌نگار

مهندس اجرایی

تیم مالی و بازاریابی

پشتکار

چرخه کسب و کار از زمان پیدایش یک شغل تا رسیدن به دورانی که باید برای برنده شدن آماده شوید 3 تا 5 سال است خودتان را آماده کنید و کوله بار و آذوقه ای به مدت 4 سال همراه خود داشته باشید برای کسب و کارتان روزی 10 ساعت وقت بگذارید 4 ساعت تحقیق و 4 ساعت بازاریابی 2 ساعت بررسی مسیر طی شده هر چقدر زمان کمتری برای کسب و کارتان بگذارید به دوره 5 ساله بیشتر نزدیک می شود و هر چقدر بیشتر به دوره 3 ساله نزدیک می شوید ولی هنوز برای آرامش زود است بعد از طی این دوره، 3 سال زمان می برد تا طبقه خاصی از مردم به شما اطمینان کنند و دنبال محصول شما بیایند پس از آن هم باید تلاش کنید، تلاش کنید تا به دوره چهار ساله بعد در زمان استفاده از میوه های شغل تان برسید. همانند درخت گردو، درخت گردو تا 7 سال میوه نمی دهد بعد از هفت سال هر سال گردوی بیشتر می دهد تا 50 سال و پس از آن با توجه به شرایط جوی و خاکی میوه هایش کم و تنه اش خشک می شود.

کشاورزان برای رسیدن به یک درآمد ثابت هر سال تعدادی درخت به درختان گردو خود اضافه می کنند تا بتوانند بعد از ده سال از ثبات درآمدی برخوردار باشند.

به نمودار زیر توجه کنید.

نمودار واحد درآمد در واحد زمان

همواره پشتکار داشته باشید اگر دنبال احساس خوب هستید.

همه می گویند اگر چیزی نداری چون از دنیا چیزی نخواستی ولی من می گم اگر چیزی نداری چون بدنیا چیزی نداده ای اگر انتخاب هایمان درست باشد و با چشم باز وارد بازار شویم بازار‌ها هم متوجه خواهند شد با حریف سرسختی روبرو است و به رفتار ما واکنش نشان می دهند.

برای انتخاب های سخت باید اراده قوی داشت.

با توجه به مباحث قبلی ما محصول و سازمان که می خواهیم تولید کنیم را انتخاب کردیم حالا زمان دو دوتا چهارتاست و این بخش تمام محاسبات است.

جایگاه واقعی محصول خود را پیدا کنیم.

منظور از جایگاه این است که متوجه شویم. چه محصولی برای چه افرادی با چه تیپ رفتاری در چه شخصیتی با چه درآمدی و در چه سطح خواسته هایی و در چه زمانی باید تولید کنیم آیا این شاخص ها برای موفق شدن کافیست؟

خیر و آیا ما قدرت دسترسی به این افراد را داریم یا خیر؟

متوجه شدیم در تولید محصول اول باید خریدار را انتخاب کنیم و بعد برای او شخصا تولید کنیم.

شاخص هایی برای میزان سنجش حجم بازار وجود دارد که در ساده ترین این شاخص ها دو نمودار زیر بیانگر تقاضا و حجم درخواست و حجم تولید است که به شما برای تصمیم گیری کمک می کند.

میزان تقاضا بر اساس کلاس بندی خریداران

همانطور که در نمودار اول مشخص است میزان تقاضا برای کالا‌های متوسط قیمت و ارزان خوب بسیار بالاست و در نمودار دوم شرکت ها یا تولید کننده هایی که برای این گروه کالا تولید می کنند هم بسیار زیاد است در اصطلاح بازار را در دو دسته تقسیم می کنند.

اقیانوس وسیع ولی عمق کم

چاه عمیق وسعت کم

در اقیانوس وسیع و عمق کم منظور تعداد مشتریان زیاد است گردش مالی زیاد است ولی سود حاصله بدلیل رقابت زیاد و تعداد زیاد تولید‌کننده بسیار کم است.

به عنوان مثال میزان تقاضا برای خرید خودرو با قیمت متوسط و رو به پایین بسیار زیاد است و بدلیل شفافیت سود حاصله از خرید و فروش بسیار جزئی است ولی تعداد درخواست ها بسیار بالاست شاید در هفته بیش از ده خودرو با قیمت متوسط و ارزان معامله کنید ولی در بازار خودرو‌های گران قیمت بدلیل ارزش و کیفیت خودرو سود حاصل از خرید و فروش به اندازه 30 خودرو ارزان قیمت است ولی شاید در هر دو هفته یک خودرو خرید و فروش انجام شود.

برای رسیدن به اقیانوس وسیع ولی کم عمق شما راه سختی ندارید ولی ماندن و دوام در این اقیانوس بسیار سخت است و برعکس آن در چاه عمیق برای رسیدن به عمق چاه مسیر سختی دارید ولی همیشه این چاه ماندگار است با توجه به روحیه خود یکی از این دو جایگاه را باید انتخاب کنید: اقیانوس با عمق کم ولی وسعت زیاد یا چاهی با عمق زیاد ولی وسعت کم.

در حقیقت حجم و تعداد مشتری با ارزش محصول دو مسیر مخالف با هم دارند.

جایگاه محصول

جایگاه محصول خود را براساس سرمایه گذاری مکان و نگرش خود از بازار انتخاب کنید مهم نیست کدام بازار را انتخاب می کنید، مهم پایبندی به اهداف و جایگاه است.

حالا که جایگاه محصول خود را در دسته ارزش کالا مشخص کردیم وقتشه شروع به بازی کنیم. گفتم بازی. مجموعه خود را به صورت یک تیم در نظر بگیرید که دارید برای مسابقات آماده می شوید و برای اینکه مسابقه دهید ابتدا باید وارد لیگ شوید دو راه برای ورود وجود دارد یا امتیاز یک تیم لیگ برتری را بخرید یا اینکه از پایین ترین سطح لیگ موجود وارد بازی ها شوید، بعد در مسابقات شرکت کنید برنده شوید به لیگ بالاتر صعود کنید و بعد از آن لیگ بالاتر و در آخر پاداش شما حضور در سوپر جام است. یادتون هست گفتم دوره ثبات یک کسب کار سه سال است دقیقا برای همین موضوع می‌باشد باید در لیگ های مختلف شرکت کنید نفر اول شوید به لیگ بالاتر بروید و بعد از آن برای مسابقات سخت تر آماده شوید.

بعد از اینکه جایگاهتان را انتخاب کردید یعنی متوجه شدید در چه زمینه ای و برای چه گروه اشخاصی محصول می خواهید تولید کنید باید وارد زمین بازی شوید و از وضعیت رقبا خود باخبر شوید آیا همه شرکت هایی که محصول مشابه شما تولید می کنند رقبای شما هستند؟ خیر. آیا همه رقبا می توانند در وضعیت شغلی شما تاثیر بگذارند؟ جواب بله است.

مهمترین مسئله ورود به بازار شناخت رقبا است حالا چگونه می توانیم رقبای حاضر در سطح خود را پیدا کنیم. به جدول زیر توجه کنید.

	من	رقبا	1	2	3	4	5	6
میزان سرمایه‌گذاری ثابت	......	......	......	......	......	......	......	......
میزان سرمایه‌گذاری درجریان ساخت	......	......	......	......	......	......	......	......
تنوع تولید	......	......	......	......	......	......	......	......
زمان ورود به بازار	......	......	......	......	......	......	......	......
وضعیت بسته بندی	......	......	......	......	......	......	......	......
استراتژی فروش	......	......	......	......	......	......	......	......
منطقه تحت نفوذ	......	......	......	......	......	......	......	......
تعداد مشتریان اصلی	......	......	......	......	......	......	......	......
تعداد سهامداران و کادر	......	......	......	......	......	......	......	......
لجستیک	......	......	......	......	......	......	......	......

چنانچه بتوانید برای تمامی سئوال ها جواب صحیح پیدا کنید لیگ خود را و تعداد شرکت هایی که باید با آن ها مسابقه دهید مشخص می شود و از این به بعد تمایز هاست که نفر اول را مشخص می کند.

گاهی پیش می آید که مانند جام حذفی در یک گروه با بزرگان قرار بگیرید (مانند نمایشگاه ها یا فروش های مستقیم) و بعضی بازی ها را برنده شوید ولی این دلیل نمی شود که شما در یک همان جایگاه هستید این حضور تنها باعث کسب تجربه و حرفه ای‌تر شدن شما می شود.

به عنوان مثال – تولید‌کننده همبرگر هستید و تعداد تولیدی شما در روز 400 بسته است ولی کیفیت محصول شما خوب است یک ماه است که شروع به تولید کرده اید و در حال شناسایی بازار هستید در اصطلاح دیتابیس جمع می کنید سرمایه در گردش چندانی هم ندارید و برای 6 ماه سرمایه برگشت پول را دارید. به نظر شما رقیب شما می تواند مک دونالد باشد که روزی بیش از 20 میلیون همبرگر تولید می کند. در فروشگاه های خود می فروشد و مشتریان خود را آزمایش کرده و بهترین خدمت را ارائه می دهد هر چند کیفیت همبرگر تولیدی آن با شما یکی یا پایین تر از شما است. آیا این شرکت رقیب شما است؟

آیا یک عامل برابری می تواند رقیب را مشخص کند؟ خیر.

پس جدال ما برای هر یک از شاخصه ها یک ضریب تاثیر‌گذاری لازم دارد. جدول را دوباره می نویسیم.

	امتیاز از 1 تا 10	ضریب 1-5
میزان سرمایه‌گذاری ثابت	......	2
میزان سرمایه‌گذاری در جریان	......	3
تنوع تولید	......	4
زمان ورود به بازار	......	5
وضعیت بسته بندی	......	3
استراتژی فروش	......	4
منطقه تحت فروش	......	4
تعداد مشتریان اصلی	......	3
تعداد سهامداران و کادر	......	2
لجستیک	......	3
جمع کل امتیاز	......	330

حالا با امتیاز دهی و ضریب رقبای خود را نیز خواهید شناخت آن دسته از شرکت هایی که امتیاز خیلی بالاتری از شما دارند در لیگ بالاتر هستند و در حال حاضر رقیب شما نیستند ولی نباید از حال آن ها و استراتژی هایی که در بازار استفاده می کنند غافل شوید.

به میزان لیگ و جایگاه واقعیتان سرمایه گذاری کنید.

هایپر مارکت های زنجیره ای – یک هایپر مارکت – یک هایپر- یک سوپر – یک سوپرمارکت – یک خواربار فروشی و یک بقالی همه ارزاق مصرفی می فروشند آیا همه آن ها در یک لیگ هستند؟ جواب خیر است آیا آن ها یک برند محصول می فروشند؟ باز هم جواب خیر است. آیا یک نوع بازاریاب برای ویزیت به این فروشگاه ها می رود؟ جواب منفی آیا میزان سرمایه گذاری و سود دهی همه آن ها یکسان است؟ خیر. آیا زیاد شدن شعب فروشگاه های زنجیره ای و تغییر شیوه ارایه هایپر‌ها و در بازار، فروشگاه های محلی، خواربار فروشان و بقالی ها تاثیر گذاشته است؟ جواب بله است.

پس دانستن استراتژی شرکت هایی که در لیگ شما نیستند بسیار بسیار مهم و در روند صعود شما بسیار تاثیر‌گذار است.

روش شروع کسب و کار

ما روش شروع کسب و کار را آموختیم. جایگاهی که تمایل داریم حضور داشته باشیم را دانستیم. رقبا و لیگی که باید در آن با رقبا مسابقه بدهیم شناختیم و حال باید لیبلینگ محصول خود را فرا بگیریم منظور از لیبلینگ برچسب روی محصول نیست منظور این است که چگونه با چه روش کالا ساخته شود، در معرض مشتری قرار بگیرد، تبلیغات شود و به دست مشتری برسد یعنی از زمانی که کالا یا خدمت ساخته می شود باید بدانیم که چگونه می خواهیم عرضه کنیم.

ظروف

لفاف

لفاف ثانویه

کارتن مادر

روش انبارداری

روش ارسال

روش تحویل

جایگاه هدف و نوع مشتری

موارد فوق عواملی هستند بسیار تاثیر‌گذار در لیبلینگ محصول که براساس - اول جایگاه، دوم لیگ، سوم نوع مشتری، چهارم تیپ رفتاری باید انتخاب گردد.

این عوامل در تبلیغات بسیار تاثیر‌گذار هستند.

محصول

جایگاه هدف

لیگ

نوع مشتری

تیپ رفتاری

به عنوان مثال: (محصول) مایع ظرفشویی –(جایگاه هدف) 20% بالای جامعه – (لیگ )یک منطقه ای –(نوع مشتری) B-C –(تیپ رفتاری) S

یک نکته مهم کیفیت برتری و تمایز نیست وظیفه است که در هر جایگاهی هستید و انتخاب کردید حداقل کیفیت استاندارد همان جایگاه را رعایت کنید.

من اگر تولید‌کننده محصولات شوینده باشم و خواسته باشم مایع ظرفشویی برای 20% بالای جامعه در منطقه خودم برای مصرف‌کننده نهایی و شخصیت ها تولید کنم به موارد زیر توجه می کنم.

اول می دانم که مشتری من محصول را از قفسه فروشگاه می خرد پس در بسته بندی محصول من باید موارد زیر را رعایت کرده باشم.

اول فضای زیادی را در قفسه اشغال کند.

دوم – بدلیل اینکه 20% بالای جامعه است و قیمت در انتخاب محصول تاثیری چندانی ندارد از نوشتن کلمات مجانی یا تخفیف، مقرون به صرفه، یا هر کلمه دیگری که در رابطه با قیمت باشد پرهیز می کنیم و نکات کیفیتی و تمایز را بزرگ تر می نویسیم. بسته بندی ارزشمند تری انتخاب می کنیم و از تاثیرات خوب آن بر روی پوست و محیط زیست صحبت می کنیم و چون برای اشخاص تیپ رفتاری S تولید کرده ام از رنگ های خنثی سرد در طراحی استفاده می کنم فونت نوشتاری و کلمات را با معنی خوب می نویسم ملاحظات و خطرات را در پشت محصول می نویسم. کارتن مادر به دلیل اینکه باید چند بار تخلیه و بارگیری شود را محکم انتخاب می کنم از بازاریاب می خواهم به فروشنده تاکید کند که در قفسه مخصوص شوینده ها و در کنار بهترین برند‌ها قرار دهد حتی اگر هزینه داشته باشد.

در کنار بهترین برند‌ها بعد از دومین ردیف مایع ظرف شویی و برند‌های دیگر قرار دهد چون تجربه ثابت کرده افرادی که محصول از شلف یا قفسه انتخاب می‌کنند بعد از دو انتخاب انتخاب سوم یا چهارم را بهتر می‌خرند تا اولین یا دومین آن، محصولات را به صورت پارت پارت ارسال می‌کنیم. تا تاریخ‌های تولید متنوع‌تری به فروشگاه ارسال گردد و به دلیل اینکه تاریخ مصرف سه ساله دارند و دوره خرید این محصول به حجم آن دو ماهه است تنها نیاز 45 روز را برای مشتری ارسال می‌کنم تا تعداد فاکتور‌های بیشتر و مبلغ فاکتور کمتری را برای مشتری ارسال گردد.

این یک مثال ساده بود از استراتژی لیبلینگ و برای تمامی محصولات خود با توجه به جدول ارائه شده می‌توانید استراتژی لیبلینگ تنظیم کنید.

اگر می خواهید با نحوه تبلیغات و معرفی محصول آشنا شوید کلیک کنید.